غیبت
غيبت در لغت بهمعناى مخفى، پنهان و دور از دسترس و در اصطلاح امامشناسى بهمعناى غايب شدن حضرت مهدى عليه السّلام از ديدههاست. غيبت به دو نوع مطلق و نسبى تقسيم مىشود:
غيبت مطلق: آن غيبتى است كه در همۀ زمانها و مكانها و براى همگان مخفى و پنهان و دور از دسترس باشد مانند ذات مقدس پروردگار كه هميشه و براى هركس پوشيده و هرگز قابل رؤيت نيست.
غيبت نسبى: آن است كه در برخى مواقع و براى بعضى مخفى و پوشيده است اما نسبت به عدهاى ديگر آشكار و ظاهر است.(2)
آيت اللّه جوادى آملى در کتاب امام مهدی موجود موعود می نویسد: «غيبت امام زمان عليه السّلام از نوع غيبت نسبى است يعنى حضرت مهدى عليهالسّلام نسبت به برخى غايب و مخفى از بعضى ديدههاست اما نسبت به عدهاى پاكسرشت و لايق قابل رؤيت است. اگر امام زمان عليه السّلام را امام غايب مىنامند به خاطر محروميت جامعه از درك وجود مبارك امام است. بنابراين بايد گفت مردم از محضر امام خويش غايب هستند نه اينكه آن حضرت غايب باشند.»(3)
درصفحهی 295 غیبت نعمانی از قول امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آمده است:
«سوگند به خداى على! حجت خدا در ميان آنان است، در كوچه و بازار آنها گام برمىدارد و بر خانههاى آنان وارد مىشود و شرق و غرب عالم را طى مىكند و گفتار مردم را مىشنود و در اجتماعات آنان وارد شده به آنها سلام مىدهد.»
محمد بن عثمان، نائب دوم امام عصر عليه السّلام مىگويد:
«و اللّه صاحب هذا الامر ليحضر الموسم كلّ سنة يرى النّاس و يعرفهم و يرونه و لا يعرفونه»
«به خدا قسم حضرت صاحب الامر عليه السّلام هر سال در ايام حج حاضر مىشود و مردم را مىبيند و مىشناسد و مردم هم او را مىبينند ولى نمىشناسند.»(4)
بودن حضرت بقية اللّه الاعظم عليه السّلام در بين مردم ولى از ديدههاى آنها پنهان بودن، يكى از معجزات الهى است.(5)
بنابراين غيبت حضرت مهدى عليه السّلام بهمعناى عدم حضور نيست بلكه تنها از ديدگان غفلتزده عدهاى مخفى است. او در ميان ما حاضر، بر اعمال ما ناظر و بر عالم هستى حاكم است.(6)
مقام معظم رهبری می فرماید: «حجت خدا... با مردم زندگى میكند؛ مردم را مىبیند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس میكند. انسانها هم، آنهائى كه سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعى به طور ناشناس او را زیارت میكنند.»(7)
«حضور امامِ غايب در ميان مردم حس مىشود امام بزرگوار و عزيز و معصوم و قطب عالم امكان و ملجأ همه خلايق، اگر چه غايب است و ظهور نكرده، اما حضور دارد. مگر مىشود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، اين حضور را در دل خود و با وجود و حواس خويش حس مىكند. آن مردمى كه مىنشينند، راز و نياز مىكنند؛دعاى ندبه را با توجّه مىخوانند و زيارت آل ياسين را زمزمه مىكنند و مىنالند، مىفهمند چه مىگويند. آنها حضور اين بزرگوار؛ را حس مىكنند؛ ولو هنوز ظاهر نشده و غايب است. غيبت او، به احساس حضورش ضررى نمىزند. ظهور نكرده است؛ اما هم در دلها و هم در متن زندگى ملت حضور دارد. مگر مىشود حضور نداشته باشد؟ شيعه خوب كسى است كه اين حضور را حس كند و خود را در حضور او احساس نمايد.»(8)
چرا دو غیبت؟
غيبت صغری كه همراه با ارتباط نايبان خاص و برخى از شيعيان با امام مهدى(عج) بود، موجب تثبيت مسئلهى ولادت و حيات حضرت مهدى شد و از بروز برخى از انحرافات و شبهات جلوگيری کرد.
غيبت صغری، دوران آمادهسازى شيعيان براى شروع غيبت كبرا بود و شيعيان، در اين مدّت، خود را با دورهى عدم حضور امام عليه السّلام هماهنگ كردند. اگر غيبت صغری نبود و غيبت كبری به يكبار اتّفاق مىافتاد، موجب ايجاد مشكلات متعدّد و بروز انحراف برخى از افكار مىشد.
غيبت كبری از سال سيصد و بيست و نه (ه ق) يعنى به هنگام پايان نيابت چهارمين نايب خاص، شروع شد و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت. اين، همان غيبتى است كه آزمايش سخت بشرى در آن نهفته است.(9)
2- امام حاضر،مدیر ناظر /ص36
3- امام مهدى، موجود موعود، آيت اللّه جوادى آملى، ص ١٢۶ .
4- امام حاضر، مدیر ناظر /ص38 به نقل از بحارالانوار ،ج51 ص350
5- امام حاضر،مدیر ناظر /ص41
6- امام حاظر، مدیر ناظر/ص37
7- سخنرانی مقام معظم رهبری در روز نیمه شعبان27/5/1378
8- سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم17/10/1374
9- اندیشه مهدویت و آسیب ها،محمدصابر جعفری، ص34